ایران در رسانهها: امتیاز دادنهای بیپایان ایران در صورت عقبنشینی موشکی در برابر آمریکا
اخبار ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی – اعم از غربی، شرقی و منطقهای – منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه […]
اخبار ایران و تحلیلهای پیرامون آن به طور مستمر در رسانههای خارجی – اعم از غربی، شرقی و منطقهای – منعکس میشود. نگاهی به موضوعات پرداخته شده درباره ایران میتواند تصویری کلی از نقاط تمرکز این رسانهها در داخل و نحوه انعکاس و جهتدهی آن به فضای افکار عمومی در کشورهای خود و جهان ارائه دهد.
********
روزنامه لبنانی “الاخبار” در یکی از جدیدترین گزارشهای خود با عنوان «موشکهای ایران خواب را از چشم آمریکا ربوده است: هدف، اصلاح برجام است نه خروج از آن!» به موضوع چالشهای ایران و آمریکا پرداخته است.
این گزارش ابتدا به احتمال کنار گذاشتن توافق هستهای ایران (برجام) توسط دولت ترامپ در دو ماه آینده اشاره میکند و در این رابطه به صحبتهای مایک پنس معاون رئیس جمهور آمریکا استناد میکند که در جاهای مختلف گفته است: ترامپ رئیس جمهور آمریکا از توافقنامه هستهای با ایران در صورتی که تغییرات مدنظر آمریکا در آن اعمال نشود، خارج خواهد شد.
الاخبار سپس به گرهگشایی از استراتژی دولت آمریکا اقدام میکند: «بهرغم آنکه حس انتقامجویی از ایران (به دلایل شکست نظامی در منطقه) بر مسئولان کاخ سفید غلبه دارد، اما خروج از توافقنامه هستهای به احتمال (زیاد) هدف واقعی متمرکز شدن مجدد واشنگتن بر تهران نیست. به احتمال زیاد، واشنگتن اکنون به دنبال ایجاد تغییراتی ریشهای در توافقنامه هستهای از یک سو و ارتباط دادن آن با برنامه موشکهای بالستیک ایران از سوی دیگر و همچنین مهار کردن نقش فزاینده تهران در منطقه است».
عنوان گزارش روزنامه لبنانی الاخبار: موشکهای ایران خواب را از چشم آمریکا ربوده است: هدف، اصلاح برجام است نه خروج از آن!
این روزنامه لبنانی سپس با اشاره به بعضی از جزئیات متن برجام، بیان میکند که نظامیان آمریکایی در بخش مربوط به اصلاح توافقنامه هستهای، پیشنهاد میکنند که محدودیتهای بیشتری بر ایران تحمیل شود که شامل کاهش درصد غنی سازی اورانیوم است که تهران حق ادامه آن را طبق توافقنامه هستهای وین به دست آورد (٣,۶٧ درصد). نظامیان آمریکایی همچنین خواستار تفکیک شمار بیشتری از زنجیره دستگاههای غنی سازی اورانیوم از یکدیگر هستند تا توانایی ایران برای از سرگیری سریع فعالیت برنامه هستهایاش کاهش پیدا کند.
بیشتر بخوانید:
این گزارش معتقد است که اصلاح توافقنامه هستهای یا خروج از آن هیچ ارتباطی با مذاکره درباره برنامه موشکهای بالستیک ایران ندارد، زیرا در توافقنامه وین هیچ متنی درباره برنامه موشکی ایران وجود ندارد و صرفاً به ممنوعیت توسعه موشکهای حامل کلاهکهای هستهای اشاره شده است: «همچنین نشانهای از اقدام ایران به توسعه موشکهایی که توانایی حمل کلاهک هستهای را داشته باشد، دیده نمیشود. بهرغم آنکه دستگاه اطلاعاتی آمریکا از در دست توسعه بودن موشکهایی از نوع “اس.اس.ان – ٢٢” و “ای – ١١۵” و “کی. اچ – ۵۵” در ایران خبر داده که توانایی حمل یک بمب هستهای متوسط را دارند، اما گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی همچنان وجود هر نوع برنامه هستهای نظامی در ایران را از ده سال پیش تاکنون تکذیب میکند. اما مطرح کردن موشکهای بالستیک به عنوان شرط در معاملهای که واشنگتن و همچنین پاریس به دنبال آن هستند، منعکس کننده دغدغههای آمریکا و غرب و ایران و کشورهای خلیج [فارس]، جدا از برنامه هستهای است».
الاخبار: ایران به محض آن که حتی نیم گام در برابر آمریکاییها (در موضوع موشکی) عقب نشینی کند، به گروگان زنجیره امتیاز دادنهای بیپایان تبدیل خواهد شد
الاخبار با بیان اینکه تلاش آمریکا برای مرتبط کردن برنامه موشکهای بالستیک ایران با برنامه هستهای این کشور هدفی جز مهار کردن قدرت دفاعی تهران را دنبال نمیکند، نوشت: «هرچند اتحادیه اروپا با درخواست آمریکا برای تعدیل توافقنامه هستهای یا خروج از آن مخالف است، اما کشورهای اروپایی با مذاکره درباره برنامه موشکی ایران مخالف نیستند، بلکه از تهران میخواهند امتیازاتی در این زمینه بدهد. اروپاییها به این ترتیب در ظاهر خود را از آمریکا متمایز نشان میدهند که علت آن نیز منافعی است که آنها در بازار ایران دارند. اما این موضع آنها با اهداف آمریکا و اسرائیل برای مهار کردن نفوذ منطقهای ایران همسو است».
این روزنامه لبنانی در انتها اینگونه نتیجهگیری میکند: «ایرانیها متوجه هستند که اگر در زمینه ارتباط قائل شدن بین برنامه موشکهای بالستیک و نقش منطقهای ایران دچار لغزش شوند، در درجه نخست قدرت تحرک آنها در منطقه محدود خواهد شد، آنهم در شرایطی که رویارویی با آمریکا در سوریه و عراق و یمن در حال تشدید شدن است. همچنین، صرف پذیرفتن این ارتباط به این معنا نیست که معامله به نتیجه خواهد رسید، بهویژه که نمیتوان به تعهدات دولت آمریکا اعتماد کرد که در صدد است با ادامه دادن به سیاست مهار ایران و مانعتراشی در مسیر سرمایهگذاری خارجی و اروپایی در این کشور به رغم توقف تحریمها طبق توافقنامه هستهای، این توافقنامه را از درون تهی کند. از این رو، ایران به محض آن که حتی نیم گام در برابر آمریکاییها عقب نشینی کند، به گروگان زنجیره امتیاز دادنهای بیپایان تبدیل خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
فرانسه بدنبال میانجیگری میان ایران و آمریکا / عراق راه را به سوی ایران پاکسازی میکند
********
روزنامه ایتالیایی «ایل جورناله» ( Il Giornale) در یکی از جدیدترین گزارشهای خود با عنوان «ایران محور با افغانستان را ایجاد میکند و این به لطف آمریکا نیز هست» به موقعیت ایران در افغانستان پرداخته است.
این گزارش ابتدا به حمایت ایران از دولت کابل در امر مبارزه با تروریسم اشاره میکند و در این رابطه به صحبتهای وزیر دفاع ایران در دیدار با معاون وزیر دفاع افغانستان که گفته بود جمهوری اسلامی ایران بدون قید و شرط در جست و جوی صلح، ثبات، آرامش و امنیت برای کشورهای همسایه است، استناد کرده و بیان میکند که این رویکرد ایران حرکتی جالب توجه است که به میزان فراوانی چارچوب روابط مبتنی بر قدرت در آسیای میانه را دگرگون میسازد؛ منطقهای که در آن تاکنون آمریکا بزرگ ترین متحد دولت افغانستان بود که البته به تازگی در حال تغییر موضع است.
عنوان گزارش روزنامه ایتالیایی ایل جورناله: ایران محور با افغانستان را ایجاد میکند و این به لطف آمریکا نیز هست
این روزنامه ایتالیایی این رویکرد ایران را از برخی جهات یادآور سیاستی میداند که ایران در عراق از آن حمایت کرده است؛ رابطهای که در طول زمان بهبود یافته و از یک جهت از افزایش نقش ژئوپلیتیک ایران در آسیا و برعکس از کاهش رهبری آمریکا در منطقه حکایت دارد.
“ایل جورناله” سپس ادامه میدهد: «در ماه فوریه، وزرای دفاع ایران و افغانستان از دولتهای خود خواستند تلاشهای بیشتری به منظور تقویت همکاری دو جانبه و منطقهای در امر مقابله با تروریسم و به ویژه به منظور انتقال گروههای تروریستی از سوریه و عراق به افغانستان به کار بندند. گروههایی که با ایجاد یک جبهۀ واحد و قابل انعطاف در مرزهای غربی و شرقی ایران امنیت این کشور را به خطر میانداختند.
بیشتر بخوانید:
ایران بیشرم است یا اسراییل؟ / آیا ایران دوباره آمریکا را در عراق شکست میدهد؟
این رابطهای است که تهران در طول زمان ایجاد کرده و با آنکه طی ماههای اخیر به طرز موثرتری نمایان شده، در واقع دارای ریشههایی دیرینهتر بوده و تحکیم آن از برخی جهات مرهون مداخله گرایی آمریکا نیز است. همانگونه که پیش از این در تابستان سال ٢٠١٧ کارلوتّا گال برای نشریۀ نیویورک تایمز نوشته بود، سیاست آمریکا در آسیای میانه و غرب آسیا (خاورمیانه) در عمل دو قدرت مهم مخالف ایران را در هم شکست: قدرت صدام حسین در عراق و قدرت طالبان در افغانستان».
ایل جورناله: در سال ٢٠١٧ ایران و افغانستان اولین دور گفتگوهای خود را در سطح عالی و در خصوص یک سند شراکت راهبردی جهانی به عنوان بخشی از تلاشها در جهت تقویت روابط دو جانبه در بخشهای مختلف از جمله امنیت، دفاع، اقتصاد، فرهنگ و آموزش، برگزار کردند. تصویر: «محمد اشرف غنی» رئیسجمهور افغانستان
این گزارش با اشاره به این موضوع که تهران دقیقاً به لطف مداخلهگرایی دشمن اصلیاش، آمریکا موفق شد دو دشمن خود را نابود سازد، نوشت: «ایران از این طریق امتیاز مضاعفی کسب نموده است. از یک سو باعث شد که دولتهای مخالف آن به طور قطعی کنار بروند و از سوی دیگر در سیاست همان دو کشوری نفوذ یافت که زمانی دشمنش بودند تا آنها را به شریک خود تبدیل سازد و این امر بسیار مهمتر است. در عراق، جنگ علیه دولت اسلامی و مداخلۀ اساسی شبهنظامیان شیعه متحد تهران در عمل محوری را میان بغداد و تهران ایجاد کرده و تقویت نموده است که امروز نیز ضربۀ محکمی برای راهبرد آمریکا در غرب آسیا (خاورمیانه) به شمار میآید. در حالی که در افغانستان نه تنها آمریکا دولت طالبان را از کشور ریشه کن ساخته، بلکه امروز ایران روابطی را با طالبان و نیز با برخی از شبهنظامیان مهم شیعۀ این کشور و به منظور مقابله با دولت اسلامی برقرار کرد. طالبان که به نوعی از چین جواز سیاسی کسب نمود، اکنون در مقابل تهدید پرچمهای سیاه ایران را مخاطب خود میبینند در حالی که شاهد درهای بسته از سوی آمریکا هستند».
این روزنامه ایتالیایی با بیان اینکه وضعیت عراق و افغانستان برابر نیست، اما معتقد است که راهبرد ایران در این دو کشور مشابه است: «تهران در کشوری که ممکن است به مهرهای اساسی در عرصهای تبدیل شود که آن را به غول چینی پیوند میدهد، بسیار مانور میدهد و حتی دست به قمار میزند. چین شریکی مهم برای اقتصاد ایران به شمار میآید. راهروی میان چین و ایران برای هر دو کشور مفید بوده و اینجا است که میتوان یک کلید تفسیری برای راهبرد تهران شناسایی کرد. از منظر زیربنایی افغانستان به همراه پاکستان یک گذرگاه اجباری به شمار میآید. کالاها و ابزارهای چینی باید از سرزمین تحت نظارت کابل عبور کنند که هم اکنون نیز مبتلا به منافع فراوان حتی رقیبش کشور هند است. ایران میتواند از این بازی امتیازات مهمی کسب نماید. میتواند با دور کردن نیروهایش از مرز شرقی منافع آمریکاییها را هدف قرار دهد. میتواند محور خود را با چین از طریق جادۀ جدید ابریشم تحکیم بخشد. میتواند به تجارت هند که قصد دارد دقیقاً با عبور از ایران و بندر چابهار به بازارهای آسیای میانه دست یابد، کمک کند و سرانجام میتواند با مغلوب ساختن داعش و یافتن تیمی با طالبان، قطعۀ مهمی را به ثبات و امنیت بیفزاید».