نفوذ؛ آغازی بر پایان آرمان های انقلاب اسلامی
به نقل از وبلاگ طلبه جوان / نفوذ؛ کلید واژه ای که این روزها بسیار در مورد آن شنیده و احتمالا طی روزها و ماه های آینده نیز خواهید شنید؛ مفهومی که رهبر معظم انقلاب در میان انبوهی از موضوعات و مقولات روز کشور نسبت به آن نگرانی زائد الوصفی ابراز نموده و به همه […]
به نقل از وبلاگ طلبه جوان /
نفوذ؛ کلید واژه ای که این روزها بسیار در مورد آن شنیده و احتمالا طی روزها و ماه های آینده نیز خواهید شنید؛ مفهومی که رهبر معظم انقلاب در میان انبوهی از موضوعات و مقولات روز کشور نسبت به آن نگرانی زائد الوصفی ابراز نموده و به همه آحاد جامعه و خصوصا مسؤولان تراز اول کشور و علاقه مندان به انقلاب نسبت به بروز این پدیده شوم هشدار داده اند. بی شک وقتی به عقب برگشته و نگاهی به گذشته و تاریخ پر فراز و نشیب کشور حتی در بحرانی ترین روزها می اندازیم، نظاره گر حضور محسوس افرادی خائن و خود فروخته نسبت به کشور و آینده آن هستیم که در نقش ایادی استکبار ظاهر شده و مو به مو حرف ها و دستورات القائی از سوی تئورسین های غربی را اجرا می کنند..
خودم نوشت :
در ایام انتخابات چند ماه آینده بیشتر حواسمان را جمع کنیم که دشمن بدجور برای نفوذ سیاسی و فرهنگی در قالب افراد داخلی، برنامه ریزی کرده است … بـــــــــــــــه هــــــــــــــــــوش بــــــــــاشـــــــیـــــــــــــــم …
با نگاهی به مباحث فوق الذکر و مثال های تاریخی آن، قطعا هر عقل سلیمی به دلایل هشدارهای مکرر رهبر معظم انقلاب و دلسوزان این نظام نسبت به پروژه نفوذ که از زمان های بسیار دور در این مملکت سابقه داشته، پی خواهد برد. البته چند صباحی است که از آنان خبری نبود اما دوباره با توطئه های جدید و طرح های مرموزانه و مزدورانه خود، برای به نابودی و انحطاط کشاندن انقلاب بازگشته اند. اما همانطور که رهبری نیز در سخنرانی خود در جمع نخبگان دانشگاهی فرمودند خواسته آنها از نفوذ در دستگاه های فرهنگی و در برخی از رئوس تصمیم گیری کشور، نابودی جمهوری اسلامی ایران نیست بلکه اگر نام جمهوری اسلامی هم باقی ماند مشکلی ندارند اما هدف آنها این است که کشور را از محتوا و مفهوم انقلاب و اسلام اصیل خالی کنند که در این صورت از جمهوری اسلامی صرفا یک نام فاقد ارزش باقی خواهد ماند و حتی دشمنان برای تقویت چنین جمهوری تلاش هم می کنند و هزینه هایی زیادی را نیز متحمل می شوند.
جمهوری اسلامی ایران در برهه ای پس از انقلاب، شدیدا تحت تأثیر نفوذ ایادی استکبار و انسان های خود فروخته داخلی که دل در گرو دنیای غرب داشته و همه همّ و غمّ خود را در آن سرزمین بسیار کوچک زمینی تعریف کرده بودند، قرار گرفت !! شاید بتوانید حدس بزنید چه دوره ای از دوره های پر فراز و نشیب پس از انقلاب را مد نظر دارم؛ آری منظورم دوره موسوم به « اصلاحات » و دوره ریاست جمهوری « سید محمد خاتمی » است که به راحتی و با یک نگاه تیزبین می توان حضور عوامل نفوذی دشمن را در بسیاری از نهادهای فرهنگی و اجتماعی و حتی در رأس تصمیم گیری دولت مشاهده کرد؛ مانند نفوذ در بسیاری از رسانه ها از جمله روزنامه ها و مجلاتی مانند «سلام» و «عصر آزادگان» که شروع به حمله به مقدسات کرده و هیئات مذهبی را عامل ترویج خشونت در جامعه خوانده و قیام امام حسین (ع) را نیز غیر عقلانی تلقی نمودند!! و در مراکز تصمیم گیری حساس کشور نیز می توان به « وزارت ارشاد دولت اصلاحات » اشاره کرد که امروز به دنیای غرب پناهنده شده و برای دریافت جیره خود از آنها شروع به نفی و انکار وجود شریف [ امام زمان (عج) ] کرده و حتی [قرآن کریم] را نیز کتابی دست نوشته بشر و عدم نزول آن از مجرای وحی اعلام نمود. و در همین یکی دو سال اخیر نیز در روزنامه «آسمان» بود که امامت امام علی (ع) زیر سؤال رفته و آن را یک امر سیاسی خواندند.
یکی دیگر از پر رنگ ترین نفوذهایی که در کشور در طی سال های پس از انقلاب و با نقشه شوم تأثیر در مراکز تصمیم گیری کشور صورت گرفت، نفوذ در بیت آیت الله منتظری [ قائم مقام وقت رهبری] بود که جنجال های فراوانی را نیز به پا کرده و سبب آزردگی خاطر امام خمینی (ره) شد تا جایی که سید احمد فرزند امام در کتاب «رنج نامه» خود می نویسد که امام از تحمل این همه آزردگی به ستوه آمده بود و در یکی از جلساتی که با آیت الله منتظری برگزار شد تا [ مهدی هاشمی، عنصر نفوذ کرده در بیت ایشان که بعدها مشخص شد متهم به قتل نیز هست ] را از خانه خود بیرون کند اما ایشان با لجبازی نپذیرفت؛ آرزوی مرگ کرد.
پس با نگاهی گذرا به این تاریخچه، باید هر انسانی که خود را متعهد به نظام و انقلاب و ارزش های والای آن می بیند نسبت به آینده کشور و نفوذهای بعدی احساس خطر نموده و تلاش های خود را در راستای عدم تحقق این توطئه غربی دو چندان نمایند؛ که البته حساب افرادی مانند صادق زیبا کلام که هیچ گونه تعهدی نسبت به ارزش های انقلاب و مفاهیم و شعارهای بلند آن احساس نمی کنند، از این بحث ها جدا است چرا که آنها اساسا مفهومی به نام ارزش را واژه گزافی دانسته و بی ربط تلقی می کنند؛ و پر واضح است که چنین شخصیت هایی قطعا هیچ گونه خطری احساس نخواهند نمود.
البته باید مراقب بود که مفهوم « نفوذ » به بازی گرفته نشده و فقط صرفا لقلقه زبان برخی سودجویان قرار نگیرد، بلکه باید تلاش کرد تا مصادیق آن را یافته و از ایفای نقش آنها در صحنه های حساس کشور جلوگیری نمود….!!
حالا که کپی کردی یه صلوات هم برای موفقیت من بفرست و برام دعا کن. یاعلی