آرزوی محسن چاوشی برای مردم زلزله زده کرمانشاه
در ۲۱ آبان زلزلهای به بزرگی ۷.۳ ریشتر غرب کشور را لرزاند، و صدمات مالی و جانی زیادی به بار آورد. تا این لحظه حدود ۵۰۰ نفر از هموطنانمان در این حادثه جان باخته و بیش از ۹ هزار نفر مصدوم شدهاند. در پی بروز این زلزله چهرههای مطرح در عرصههای مختلف با ارسال پیامهایی در صفحه […]
در ۲۱ آبان زلزلهای به بزرگی ۷.۳ ریشتر غرب کشور را لرزاند، و صدمات مالی و جانی زیادی به بار آورد. تا این لحظه حدود ۵۰۰ نفر از هموطنانمان در این حادثه جان باخته و بیش از ۹ هزار نفر مصدوم شدهاند.
در پی بروز این زلزله چهرههای مطرح در عرصههای مختلف با ارسال پیامهایی در صفحه اینستاگرامشان این ضایعه دردناک را به مردم کرمانشاه و غرب کشور تسلیت گفتند.
محسن چاوشی خواننده موسیقی پاپ کشورمان طی پیامی در صفحه اینستاگرامش ضمن ابراز همدردی با مردم زلزله زده کرمانشاه عنوان کرد:باید فکر کنیم. فکر کنیم و کاری انجام دهیم تا خدای نکرده فردا روزی اگر جای دیگری از ایران ما با چنین بلایی دست به گریبان شد، حداقل آمارها را کاهش دهیم.
چاوشی نوشت:
“بیان اندوه از زلزله اخیر و غمی که یکشنبه هموطنانم را در برگرفت کاری است که به سختی از کلمات برمیآید.
این غمها و این سوگها تازه نیستند و هنوز از خاطر نرفته زخمی که در آذربایجان به تن این کشور نشست یا در لرستان یا آن شکل از تراژدی که در «بم» اتفاق افتاد.
دیگر کمتر کسی است که نداند ما کجای خط زلزله ایستادهایم و چگونه هر لحظه میشود بیم فرو ریختن قلبهایی را داشت از تکانهای گاه و بیگاه.
بله؛ این بلایا طبیعی هستند و نمیشود جلوی آنها را گرفت. اما به عکسها که نگاه میکردم و آن را با کشورهایی زلزلهخیز مثل ژاپن مقایسه میکردم غمی چندبرابر گلویم را میگرفت.
این خانههای زهوار دررفته را چگونه ساختهایم که با کوچکترین تکانی از هم میپاشند و جماعتی را به خاک مینشانند.
آن خانه نو ساز که دیوارش فرو ریخته بود و اهل خانه پیش از زلزله سرگرم جشن تولد بودند، چرا باید آنطور شود. این مردم مظلوم، در این شهرهای کوچک (بارها و بارها گفتهام) حقشان بیش از این است که هنوز در خانههایی زندگی کنند خالی و عاری از هرگونه استاندارد در ساخت و ساز.
حرف من این است و دردم این؛ که بیایید یکبار دیگر توجهی جدی به شهرهایی کنیم که مردمانش هیچ کم نگذاشتند، اما چنین روزهایی متوجه میشویم که برایشان چقدر کمتر از آنچه که باید وقت و اهمیت قائل شدیم.
من عمیقاً از اتفاق پیش آمده ناراحتم و واقعاً سخن گفتن و نوشتن برایم سخت است. سعی کردم دیگر به عکسها و آمار کشته شدهها نگاه نکنم، اما مگر میشود. مگر در آذربایجان و ورزقان توانستیم نگاه نکنیم و نبینیم.
به قولی، آخر ما هم مردمی هستیم. اما فکر میکنم سوگواری بخشی از ماجراست و طبیعی است؛ بخش مهمتر دیگر این است که باید فکر کنیم. فکر کنیم و کاری انجام دهیم تا خدای نکرده فردا روزی اگر جای دیگری از ایران ما با چنین بلایی دست به گریبان شد، حداقل آمارها را کاهش دهیم.
خانهها را قویتر بسازیم و به مردم کمک کنیم که به جای لطیفه ساختن اگر کاری از دستشان برمیآید انجام دهند. ما همه فرزندان این سرزمین هستیم و بیشک لرزش تن هر گوشه از این وطن تمام وجودمان را میلرزاند.
برای بازماندگان این حادثه دلخراش از صمیم قلب آرزوی صبر و برای درگذشتگان آرزوی آرامش ابدی دارم. امیدوارم هر چه بیشتر میگذرد عکسهایی که از سرزمینم میبینم و از دلاوران و پهلوانان با عشق کرد زبان، عکسهایی باشد سرشار از شادی و رنگ و صدا.”