اجتماعی » سیاسی » فرهنگ و هنر » مازندران » یادداشت
کد خبر : 70603
دوشنبه - ۲۷ شهریور ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۶

بهار تعلیم و تربیت و رویکرد مسئله محوری در برنامه های درسی

مشخصه یک جامعه سالم و بالنده تنها داشتن شرایط ایده آل جغرافیایی ، معادن و ذخایر متنوع و منابع مالی فراوان نیست، بلکه نظام آموزش و پرورش توسعه یافته یکی از شاخصه های مهم توسعه یافتگی کشورها می باشد که انسان های خلاق ، نوآور و آزاده را تربیت می کند تا جامعه را در […]

بهار تعلیم و تربیت و رویکرد مسئله محوری در برنامه های درسی

مشخصه یک جامعه سالم و بالنده تنها داشتن شرایط ایده آل جغرافیایی ، معادن و ذخایر متنوع و منابع مالی فراوان نیست، بلکه نظام آموزش و پرورش توسعه یافته یکی از شاخصه های مهم توسعه یافتگی کشورها می باشد که انسان های خلاق ، نوآور و آزاده را تربیت می کند تا جامعه را در ابعاد گوناگون اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی و . . .  به جایگاه رفیعی در تراز بین المللی برساند. بنابراین با توجه به شرایط زندگی در هزاره سوم ، آموزش و پرورش می تواند جامعه ای را متمدن سازد و یا سبب سقوط و انحطاط یک ملت گردد .

با نگاهی گذرا در اهداف کلان آموزش و پرورش کشور، می بینیم که اهداف به خوبی تدوین می گردد اما در اجرای آن و یا تدوین اهداف ویژه همواره مشکلاتی در فرآیند های آموزشی و یا طراحی و برنامه ریزی درسی مشهود است و فرآیندهای اجرایی به گونه ای است که خودآگاه یا ناخودآگاه شاهد تضعیف خلاقیت در دانش آموزان می باشیم .

از مهمترین موانع بروز خلاقیت، تأکید بر محفوظات، عدم توجه بر تفاوت های فردی، وجود کلاس های پرجمعیت در برخی مدارس، برنامه درسی و جدول ساعات غیر منعطف، روش های تدریس سنتی و معلم محور و تأکید بیش از اندازه به نمرات دانش آموزان، فرهنگ سکوت در برابر نظرات و دیدگاه های معلم، عدم پیش بینی منابع  و امکانات مورد نیاز در بسیاری از مؤلفه ای دیگر می باشد که لازم است رویکردهای آموزش و پرورش متحول شود . یکی از مهم ترین رویکردها در کاهش موانع موجودو ایجاد خلاقیت در دانش آموزان ، رویکرد مسأله محوری می باشد .

قواعد برنامه های درسی مسأله محور :

۱ ایجاد انگیزه درونی در یادگیری : یکی از مشکلات برنامه های درسی سنتی این است که عمدتاً ساز و کارهای متنوع تشویق و ایجاد انگیزه متکی بر بیرون است . داشتن انگیزه یادگیری برای فراگیری تعلیم و تربیت مهم ترین نیاز امروز آموزش و پرورش می باشد و این نهاد مهم تربیتی باید راه کارهای ایجاد انگیزه را در دانش آموزان فراهم سازد و این مهم به اعتبار اینکه برنامه های درسی مسأله محور ، یادگیری را منوط به برقراری ارتباط با دنیای یادگیرندگان یا علایق و نیازهای آنها می دانند، امکان پذیر می گردد . مواجه ساختن دانش آموزان با مسایل واقعی پیرامونی و ایجاد تحیّر و شگفتی در آنان ، نیروی محرک درونی برای یادگیری را در دانش آموزان بوجود می آورد .

۲ تربیت صحیح عقلانی: یکی از رویکردهای مهم و اساسی نظام آموزش و پرورش ، آموزش عقلانی است . گرچه بسیاری از متخصصان تعلیم و تربیت به آموزش عقلانی کودکان اعتقاد دارند، در بسیاری موارد والدین و فعالان مرتبط با آموزش و پرورش هم مهم ترین انتظار خود را از نظام آموزش کشور ، همان تربیت عقلانی می دانند. جان دیویی در کتاب مدارس فردا تصریح می کند که بهترین راه دست یابی به عادت تفکر و قضاوت صحیح، استفاده از مواد آموزشی و روش هایی است که فراگیران را با مسایل واقعی مواجه کند .

۳ میزان معنا داری و ماندگاری دانش: گرچه در نظام های سنتی تعلیم و تربیت، دانش آموزان به کسب دانش و معلومات قابل توجهی نایل می گردند، اما ویژگی مهم این نوع یادگیری، سطحی و صوری بودن آن بوده و همواره متکی به حافظه می باشد . در حالی که رویکرد حل مسأله، دانش و علم به عنوان بخشی از کل فرآیند حل مسأله بوده و چون کارکرد آن از یک سو و علل فراگیری از سوی دیگر، مبرهن است، میزان پایداری و معنا داری آن قابل توجه می باشد.

۴ تسریع  فرآیند رشد عقلانی: با مراجعه به تعریف مسأله می بینیم ، مقوله ای است که پاسخگویی به آن در زمان مواجهه با آن برای فراگیران غیر ممکن است .

از طرفی قرار گرفتن فراگیران در برابر موقعیت پیش رو ، سبب از بین رفتن تعادل میان فرد و محیط می گردد . لذا شرایط پیش رو به قول ژان پیاژه سبب رشد عقلانی و با تقویت ساختار شناختی می شود .

۵ تحقق هدف های متنوع یادگیری : امر تعلیم و تربیت هدف های گوناگونی را تعقیب می کند . به عبارتی اهداف مهم نظام آموزش و پرورش کشور رشد ابعاد گوناگون وجودی انسان، یعنی بعد عقلانی، عاطفی، اجتماعی و اخلاقی است.

استفاده از برنامه های درسی مسأله محور نه تنها سبب دستیابی فراگیران به مجموعه ای از اهداف پیش گفته می شود ، بلکه کمک می کند تا دانش آموزان مهارت های فرآیند اجتماعی را بیاموزند تا در دوران بزرگسالی در برابر چالش های فراوان پیش رو ، انسانهایی توانمند و خود ساخته شوند. در واقع رویکرد مسأله محوری ، روحیه مسئولیت پذیری و رعایت حقوق دیگران را در افراد زنده می کند .

۶ انفجار دانش : آلوین تافلر عصر حاضر را عصر انفجار اطلاعات و دانش نامید . این نظریه می تواند الهام بخش رویکردهای جدیدی در نظام تعلیم و تربیت می باشد.

با چنین دیدگاهی که هر لحظه شاهد تغییر و تحول های فراوانی در عرصه اطلاعات هستیم ، حتی مبانی نظری نیز دستخوش تغییر می گردد که لازم است مهارت های چگونه یاد گرفتن و کشف مجهول را در اختیار دانش آموزان قرار دهیم . یعنی یادگیری سه حلقه ای ، رویکرد حل مسأله در فرآیند تعلیم و تربیت ضامن افزایش اثر بخشی و کارایی آن شده و می توان در عصر انفجار دانش نسبت به حوادث فرا رو واکنش صحیح و به موقع نشان داد .

۷ ایجاد زیر ساخت های علمی جامعه : نظام جمهوری اسلامی ایران مترقی ترین نظام سیاسی ، اجتماعی و دینی در جهان است  .  ملت بزرگ ایران از پیشینه غنی فرهنگی برخوردار است . رویکرد مسأله محوری در برنامه های درسی می تواند سبب مجد و عظمت علمی کشور و حرکت در مسیر ترقی و کمال علمی گردد ، به گونه ای که در بلند مدت جایگاه واقعی ایران را به عنوان کشور پیشتاز در شکل دادن تمدن بشری تثبیت نماید . برای تحقق آن امر پژوهش و تلاش برای کشف مجهولات و ناشناخته ها از مهم ترین نیاز نظام آموزش و پرورش بوده که در مدارس به عنوان خاستگاه تعلیم و تربیت محقق می گردد .  

به قلم : سرهنگ دکتر علیرضا باقری معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی مازندران و مدرس دانشگاه