پارتی آنچنانی دولت در منزل سفیر سوئد!
یکی به نمایندگی از دولت گفت: عیدی برای دولت شده است قوز بالای قوز، از یک طرف باید این همه عیدی به کارمندان و کارگران را تامین کنند و از طرفی باید حقوق و عیدی این مدیران بدبخت و سیه روز را بدهند. آخر بدبختی تا کی؟؟؟ دولت گیج گیج مانده است چه کار باید […]
یکی به نمایندگی از دولت گفت: عیدی برای دولت شده است قوز بالای قوز، از یک طرف باید این همه عیدی به کارمندان و کارگران را تامین کنند و از طرفی باید حقوق و عیدی این مدیران بدبخت و سیه روز را بدهند.
آخر بدبختی تا کی؟؟؟
دولت گیج گیج مانده است چه کار باید بکند، عید نزدیک است و اصلا هیات دولت حال تنظیم کردن این بازار شلم شوربا را ندارد، نمیداند چه چیزی کم است تا به بازار تزریق کنیم، یکی میگفت انقدر وضع بازار وخیم است که مثل معتادان تزریقی شده است.
این یکی همینجور که حرف میزد، ادامه داد: بعضی از دکترها گفتهاند دولت دلپیچه شدیدی گرفته است، هیچ چیزی در معدهاش نمیماند، فورا گلاب به رویتان میشود.
دکترها پیشنهاد دادند دولت برای درمان این بیماری نادر، یک سفری برود به خارجه، شاید آنجا بشود کاری برای این مرض لاعلاج کرد.
اما متاسفانه اوضاع خزانه ناجور است و کفگیر به ته دیگ خورده است، دریغ از یک ریال، انگار خزانه دولت اپیلاسیون دائم شده است، اما نمیتوان دست روی دست گذاشت تا دولت به این خوبی از دست برود و جان به جان آفرین تسلیم کند.
انقدر وضع خراب است که یکی از وزراء پیشنهاد داد دسته جمعی برویم دست فروشی کنیم، بلکه توانستیم از پس مخارج و هزینههای دولت بر بیاییم.
یکی به نمایندگی از دولت اصلا نفس نمیکشید و فقط حرف میزد و میگفت: برای چارهاندیشی به منزل سفیر سوئد رفتیم، یک مهمانی گرفتیم، بیپدرها چون در زبانشان به مهمانی میگویند پارتی، بقیه فکر میکنند پارتیهای مختلط و آنجور است و گفتهاند وزراء رفتهاند ترکاندند.
والا اگر وزرا بروند با این همه مشکلات ریز و درشت بترکانند هم بیراهه نرفتند، برای اداره هرچه بهتر مملکت یک فاز میگیرند، حالشان بهتر میشود، با این گرانی و بیکاری و بدبختی، مردم هم اگر بروند بترکانند والا ما حرفی نمیزنیم، البته دولت در این زمینه خیلی دستش باز است و ملت را راحت میگذارد.
یکی به نمایندگی از دولت تاکید کرد: حالا باز نروید اینور اونور جار نزنید نگویید آزادی دولت انتخاباتی است.
یکی از وزرا که انقدر فازش عوض شده بود، در خانه سفیر فاز و نول را گرفته بود و میخواست رقص عربی برود، جلویش را گرفتند.
به هر حال باید ظاهر دولت حفظ شود، یک مانیکوری، یک پدیکوری، گریمی، لباس عروسی یک چیزی، وزراء هم دل دارند.
این یک نفر قول داد بعدا باز هم برایمان قصه انتخاباتی بگوید.