۱۳ آبان؛ شکست بزرگ در سیاست خارجی آمریکا
در فاصله ژانویه ۱۹۸۹ تا ژانویه ۱۹۸۰، در دوران ریاست جمهوری کارتر از دموکراتهای آمریکا، رویدادهایی در مناطق مختلف جهان به ویژه در خاورمیانه به وقوع پیوست که آمریکا و خصوصا دولت کارتر را وادار به عکس العمل و مدیریت بحران نمود تا بتواند منافع ایالات متحده را در این منطقهاستراتژیک پیش ببرد. مهمترین ررویداد، […]
در فاصله ژانویه ۱۹۸۹ تا ژانویه ۱۹۸۰، در دوران ریاست جمهوری کارتر از دموکراتهای آمریکا، رویدادهایی در مناطق مختلف جهان به ویژه در خاورمیانه به وقوع پیوست که آمریکا و خصوصا دولت کارتر را وادار به عکس العمل و مدیریت بحران نمود تا بتواند منافع ایالات متحده را در این منطقهاستراتژیک پیش ببرد.
مهمترین ررویداد، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و گروگان گیری اعضای آن در نوامبر ۱۹۷۹(۱۳ آبان ۵۸) بود. اشغال سفارت آمریکا، شوک بزرگی در مسائل منطقهای آمریکا به ویژه در خاورمیانهایجاد کرد. در حالی کهاعضایهیئت آمریکایی و راس آنان برژینسکی، با هیئت ایرانی به سرپرستی ابراهیم یزدی و بازرگان در حال ملاقات و مذاکره بودند، دانشجویان خشمگین با شور انقلابی و موج ضد آمریکایی سفارت آمریکا را در تهران اشغال کردند.
البته شایعه بازگشت شاه بهایران و خطر کودتا در اشغال سفارت نیز بی تاثیر نبود، کهامام خمینی(ره) با انتقاد شدید از مداخلات آمریکا در ایران، اشغال سفارت را بهاشغال لانه جاسوسی و لانه فساد تشبیه کردند و آن را یک امر و عکسالعمل طبیعیهر کشوری دانست.
آمریکاییها در روز دوم اشغال سفارت(۵ نوامبر)، کمیته ویژه هماهنگی برای رسیدگی به گروگانگیری را تشکیل دادند. به نوشته برژینسکی، این کمیته هفتهای چند بار به ریاست او تشکیل جلسه میداد و معاون رئیس جمهور، وزیر دفاع، رئیس سازمان سیا، رئیس ستاد مشترک، رئیس ستاد کاخ سفید و برخی از اعضای دولت در این کمیته حضور داشتند.
اعضای این گروه و کمیته، از لحاظ فکری به دو گروه تقسیم شده بودند. عدهای با راه حل نظامی و مداخله نظامی در ایران موافق نیودند و به دیپلماسی مذاکرهاعتقاد داشتند و گروهی دیگر مانند برژینسکی اعتقاد داشتند که آنچه در بحران گروگانگیری مهم است، دفاع از حیثیت آمریکا در افکار عمومی دنیا، که در این ماجرا خدشه دار شدهاست و فقط گزینه نظامی میتواند آن را احیا نماید.
کارتر، نیز با گزینه نظامی و آنچه که جان گروگانها را به خطر می انداخت، مخالف بود. بنابراین در ابتدا به دنبال شکایت و پیگیریهای قانونی برآمد و از طریق شورای امنیت قطعنامه ۴۵۷ علیهایران صادر شد تا ایران بلافاصله کارکنان سفارت آمریکا را آزاد کند و این قطعنامه (با رای مثبت هر ۱۵ عضو) تصویب شد. در واقع هدف آمریکا انزوای هرچه بیشتر ایران بود تا با فشار دیپلماتیک به خواسته آمریکا تن دهد.
پس از عدم تمکین ایران و پافشاری بر استرداد شاه جهت محاکمه در داخل ایران و شور ضد امریکایی که در آحاد مختلف مردم ایجاد شده بود، آمریکا یک سلسلهاقدامات تنبیهی علیهایران بهاجرا گذاشت. این اقدامات شامل: قطع خرید نفت، مسدود شدن کلیه داراییهای ایران در تمامی بانک های آمریکا وشعب خارجی آنها، اعلام تحریم اقتصادی علیهایران و قطع کامل روابط دیپلماتیک در ۱۹ فروردین ۱۳۵۹ بود. اما این اقدامات نیز نتوانست در عزم جمهوری اسلامی ایران برای قطع ارتباط خلل ایجاد کنند.
در اردیبهشت ۱۳۵۹، کارتر به سمت گروه جنگ طلب (یعنی برژینسکی) تمایل پیدا کرد و دستور اعزام ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی ایالات متحده را به خلیج فارس صادر کرد.
آمریکاییها طرح مداخله و کودتای نظامی را در ایران روی میز گذاشتند و دو هفته پس از قطع ارتباط سیاسی، در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹، با هدف نجات گروگان های آمریکایی و طرح کودتا و براندازی از درون در محدود سفارت در تهران عملیات «آژاکس» را بهاجرا گذاشتند.
این عملیات با دو هواپیمای c 130، هشت بالگرد، ۱۳۲ تفنگدار نظامی و با همکاری چند کشور از جمله مصر، ترکیه و عمان بهاجرا گذاشته شد.
در همان ساعات اولیه به دلیل آغاز طوفان شن در صحرای طبس و از بین رفتن یکی از هواپیماها، نیمی از بالگردها و کشته شدن ۸ نفر از نظامیان آمریکایی شکست خورد.
به دنبال این واقعه، جنگ طلبان کاخ سفید که راس آن برژینسکی قرار داشت، به دنبال گزینه حمله بهایران از طریق کشوری دیگر برآمدند که عراق بهترین گزینه بود. آنها با تشویق پنهانی رژیم بعث عراق در هجوم به مرزهای ایران و براندازی نظام اهد اف خود را دنبال می کردنند.
سیاست جمهوری اسلامی ایران، نشئات گرفتهاز انقلاب اسلامی و ماهیت آن است. سیاستی که در بعد داخلی و خارجی، با ماهیت استکبار ستیزی و ضدآمریکایی پا به عرصه وجود گذاشت و از همان ابتدا به دنبال اجرای سیاست نه غربی نه شرقی بود. اما گروهی در داخل به دنبال این بودند تا روابط با آمریکا را مجددا برقرار کنند. حوادث نوامبر ۱۹۷۹ با ورود شاه به نیویورک آغاز شد و موج خفته و آتش زیر خاکستر تنفر از آمریکا بیدار شد. احاد منختلف مردم در ۱۰ آبان ۱۳۵۸۷ (اول نوامبر ۱۹۷۹) تظاهرات گستردهای کردند. با ملاقات ابراهیم یزدی با برژینسکی، در الجزیره، در کنفرانس سران اسلامی، آتش خشم مردم شعله ور شد و در ۱۳ آبان سفارت امریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام (ره) آشغال گردید.
اشغال سفارت نقطه عطف رویارویی دیپلماتیک آمریکا و ایران بود که در طول یکسال پس از انقلاب آشکار شد. این رویارویی به شکست آمریکا منتهی شد و دولت کارتر و تیم ناهمگون سیاسی و نظامی اش نتوانستند بر عزم راسخ امام خمینی(ره) و ملت ایران که بر قطع روابط با آمریکا تاکید می ورزیدند، غلبه کنند. ۱۳ آبان نقطه شکست سیاست خارجی آمریکا در برابر ایران بود که پس از گذشت نزدیک به چهار دههاین تقابل و رویارویی ادامه دارد؛ تقابلی که ریشه در روحیه استکباری آمریکا و استکبارستیزی ایران در بعد سخت افزاری و نرمافزاری دارد.