اجتماعی » سیاسی » فرهنگ و هنر » فضای مجازی » مازندران
کد خبر : 30223
دوشنبه - ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۲۱:۴۲

“مردم چی میگن”

وقتی صحبت اطلاع رسانی از رخداد های مهم می شود و گوشه کنار محدوده جغرافیایی با قلم و افکار خبرنگار به تصویر در می آید، مدت کوتاهی از این زحمت چند روزه نمی گذرد که به سرعت در فضای مجازی با برداشت های متفاوت از روایت های ذکر شده به سمع و بصر عوام و […]

“مردم چی میگن”

وقتی صحبت اطلاع رسانی از رخداد های مهم می شود و گوشه کنار محدوده جغرافیایی با قلم و افکار خبرنگار به تصویر در می آید، مدت کوتاهی از این زحمت چند روزه نمی گذرد که به سرعت در فضای مجازی با برداشت های متفاوت از روایت های ذکر شده به سمع و بصر عوام و مسوولین می رسد.
شاید خلق یک تصویر از رخداد های اطرف با نگاه کارشناسانه و درج اخبار به روایت ها بازگو شده سهل و آسان نباشد و اگر مشقت های زمان تهیه و تولید خبر را کنار بگذاریم، وقتی پای زمان و ثانیه در گیر سوژه می شود خود به تنهایی می تواند حائز اهمیت باشد چرا که اگر بخواهیم زمان را به ریال تبدیل کنیم هزینه سنگینی را در بر می گیرد.
تلاش در مقابل مشقت های پیش رو در حوزه خبر و رعایت چهارچوب و اصول خبرنگاری و درک رخداد ها و انتشار اخبار طبق رسالت آنان می تواند وجهه خوبی برای یک خبرنگار به ارمغان آورد و از ورود برخی هجمه ها نسبت به این صنف پر دغدغه جلوگیری نماید.
متأسفانه در چند سال اخیر افراد سودجو وجهه خبرنگار را زیر سؤال برده‌اند; برخی از خبرگزاری ها و پایگاه های خبری  با هدف کسب درآمد و در اقداماتی خارج از عرف تخصص و رسالت مطبوعاتی خویش، اقدام با جذب یک‌سری افراد مجهول‌الحال و بازاریاب صدمات جبران‌ناپذیری را بر پیکره حوزه خبر وارد کرده اند.
این روزها در خبرگزاری ها و پایگاه های خبری، پر شده بود از لطف و عنایات مسئولین و تبریک به مناسب روز خبرنگار و ارج نمودن مقام والای آنها با جملات اتو کشیده که جای بس امیدواریست.
اما سوالی در ذهنم مدت ها نقش بسته بود که مردم در مورد اصحاب رسانه چه ذهنیتی دارند و وجهه خبرنگار در شهرستان آمل چگونه است؟
برای هم صحبت شدن نیازمند فضایی بودم که بتوان با مردم صحبت کرد از آنجایی که سرای مهر جایگاه تفریحی و ورزشی دارد و افراد مسن برای هم صحبت شدن تجمعی بیشتری دارند فرصت را غنمیت شمردم راهی سرای مهر شدم.
پیاده از خیابان اصلی عبور می کردم که راننده تاکسی با بوق از پیاده رفتن منصرفم کرد، مردی حدود ۵۰ الی ۵۵ ساله مشخص بود خیلی خوش صحبت است، او در مورد خانه استیجاره ای با ۴ فرزند خود صحبت می کرد و از اوضاع جامعه سخت شاکی بود.
خیلی دوست داشتم از نظراتش برای گزارشم استفاده کنم از او پرسیدم: خوب رادیو و روزنامه ها آمار دقیق تورم را نشان می دهند الحمدالله اوضاع خوبه، نگذاشت حرفم تمام شود و با لحن آروم گفت: اوضاع خوبه، چند نفر بیکار نشستن این آمار رو تو روزنامه ها و رادیو تلویزیون پخش می کنن.
برایم خیلی جالب بود اشاره مستقیم به خبرنگاران داشت و با این همه دغدغه خبری مورد بی معرفتی راننده قرار گرفته بودم.
از او پرسیدم فکر می کنید چقد این اخباری که توسط خبرنگاران در روزنامه ها و … درج می شود به واقعیت نزدیک است؟
در پاسخ گفت: این روز ها هر کس به دنبال منافع شخصی خودش است در انتخابات مجلس اکثر خبرنگاران در ستاد های مختلف حضور داشتند و برای کاندید ها قلم می زدند.
پرسیدم خوب این طبیعی است و جواب جالبی برایم داشت.
رسالت خبرنگار بیان واقعیت است نه تخریب اگر انتقاد است نباید چند روز مانده به انتخابات مطرح شود و بعد از آن فراموش کرد باید مدون و مستمر پیگیر شد اما خبرنگاران در ایام انتخابات گروه هایی تشکیل داده بودند تا فرد مورد نظر انتخاب شود.
از راننده پرسیدم نظر شما نسبت به همه خبرنگاران اینگونه است؟
گفت نه خبرنگارانی هستند مانند کامران نجف زاده که خیلی خوب و با قاطعیت نقد می کند و منظورم با خبرنگارانی است که دنبال منافع شخصی و پل سازی اهداف خودشان هستند.
صحبت داشت جان می گرفت که به مقصد رسیده بودم و از ماشین پیاده شدم در حین عبور از خیابان پیرمرد بازاری را دیدم که در ایستگاه تاکسی نشسته است او را می شناختم خودم را به او نزدیک کردم اول فکر می کردم منتظر تاکسی است بعد متوجه شدم او هم منتظر هم صحبت است.
بعد سلام کردن و معرفی خود بعنوان خبرنگار از او خواستم نظرش را درمورد خبرنگار بگوید.
نظر مثبت وی برایم قوت قلب بود او در صحبت هایش از خبرنگار بعنوان زبان گویا مردم یاد می کرد که مسولین را از درد جامعه آگاه می کنند.
می گفت وقتی شهیدی وارد شهر می شود اولین چیزی که بیشتر به چشم می آید حضور خبرنگاران است که تصویر های زیبایی را از این استقبال باشکوه برای عموم به بازدید می گذارند این روز ها که در خانه هستیم و کمتر از مراسمات و جلسات مسولین با خبریم نیز خبرنگاران با انتشار اخبار و رخداد ها ما را آگاه می کنند.
و اما وارد سرای مهر شدم این بار برعکس همیشه در سرای مهر مورد بی مهری قرار گرفتم و در این هوای گرم تابستان دست خالی برگشتم در ادامه مسیر به میدان هفده شهریور با یک کارمند باز نشسته بانک کشاورزی هم صحبت شدم، ماجرای گزارش خود را برای او توضیح دادم و از او خواستم در مورد خبرنگار برایم بگوید.
او معتقد بود اگر انعکاس و پیگری های اصحاب رسانه وجود نداشت معلوم نمی شد که این برداشت از حق مردم و این حقوق های نجومی تا کی ادامه داشت.

در ادامه نیز از قشرهای مختلف جامعه در خصوص خبرنگار پرسیدم که پاسخ آنها قابل توجه بود.
پلیس راهنمایی و رانندگی در خصوص خبرنگار می گفت: در تمام شغل هایی که می بینیم افراد خوب و بد وجود دارد هر چند بنده خاطره خوبی از خبرنگاران ندارم ولی این روز را به خبرنگاران متعهد تبریک میگویم.

جوان ۲۴ ساله ای که حرف دلش همسو با هدف من در حرفه ام بود را بیان کرد: خبرنگار به کسی می گویند که برای منافع شهر تلاش کند نه برای خود و مسولین که دوست دارند به زور روی صندلی ها و کرسی ها بنشینند و متاسفانه در شهر آمل شاهد حمایت ها این چنینی هستیم در بین برخی خبرنگاران، این روز ها مردم خیلی بروز شدند و هر کدامشان یک خبرنگار هستند با توجه وجود فضای مجازی و ارتباطی که با هم برقرار می کنند کافیست یک نفر عکسی را منتشر کند و همه ما شاهد هستیم که این خبر به سرعت دست به دست می شود.
با این گزارش تازه متوجه شدم هنوز نتوانستیم عملکرد آنچنان قوی داشته باشیم که همه صنف ها و قشر ها از ما راضی باشند ولی امیدواریم در آینده نزدیک آنی باشیم که مردم و کشور می خواهد.