وبلاگستان
کد خبر : 15868
چهارشنبه - ۱۸ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۶:۲۵

سپردن وظایف زنی به زنی دیگر

به نقل از وبلاگ زهرا / * عید امسال فرصتی پیش اومد که یکسری از دوستان قدیمی رو ببینم. از اونجایی که هفته دوم عید بود یکی از دوستان سر کار بود و دیرتر به ما ملحق شد. قبل از الحاق این دوست عزیز، یکی از بچه ها گفت که شایسته تازه دوماهه بچه اش […]

سپردن وظایف زنی به زنی دیگر

به نقل از وبلاگ زهرا /

* عید امسال فرصتی پیش اومد که یکسری از دوستان قدیمی رو ببینم. از اونجایی که هفته دوم عید بود یکی از دوستان سر کار بود و دیرتر به ما ملحق شد. قبل از الحاق این دوست عزیز، یکی از بچه ها گفت که شایسته تازه دوماهه بچه اش دنیا اومده. خوب طبعا برای خیلیها سوال پیش آمد که چطور ممکنه یه مادر بچه دو ماهه اش رو ول کنه و بره سر کار و خوب اصلا حالا چه عجله ای بود اونهم توی عید. این شد که همه منتظر بودن شایسته بیاد تا ازش بپرسن.

* شایسته حدود ساعت ۵ اومد پیش ما و من چون باهاش صمیمی تر بودم بالاخره یه خلوتی پیدا کردم که ازش بپرسم. البته صمیمیت ما بر میگشت به بحثهای مفصلی که با همدیگه در مورد زنان و فمنیسم و این مسایل داشتیم. شایسته کسی بود که به شدت طرفدار کار کردن و استقلال مالی زنان به هر قیمتی بود. ازش پرسیدم که چطور دلش اومده بچه دو ماهه رو تنها بذاره و بره سر کار. جواب داد که برای بچه یک پرستار زن گرفتم. گفتم چرا پرستار “زن”؟ گفت چون زنها بچه داری بلدند و برای اینکار مناسبتر هستند و بعد برای اینکه حرفهای سابقش رو در مورد وظیفه بودن بچه داری و بهتر بچه دار بودن زنان نقض نکنه فورا گفت که البته اگه پرستار مرد هم بود من بهش اعتماد نداشتم که بچه رو بدم دستش و بچه داری به نظرم با طبیعت زنان سازگارتر هست و مسیله دیگه اینکه پرستار زن محتاج کار بود!

* عجیبترین دستاورد فمنیسم برای عصر امروز این بوده که برای اینکه زنانی برن سر کار، زنانی دیگه باشن که وظیفه اونها رو انجام بدن. یعنی عملا این وظیفه صرفا از زنی به زنی دیگه سپرده شده که صد در صد از نظر عاطفی و فیزیکی نمیتونه برای اون بچه مادر باشه و جدای از اینها بالاخره او هم “زن” هست و اگر خودش فرزندانی داشته باشه طبعا به دلیل فقر مالی نمیتونه براشون پرستار بگیره وقتی خودش بیرون از خونش داره پرستاری بچه ای دیگه رو میکنه! یعنی دقیقا یه چرخه باطل. زنان فقیرتر باید نصفه نیمه و پولکی وظایف زنان پولدارتر رو انجام بدن که اونها بتونن بیرون کار کنن! شایسته راست میگه کمتر کسی اعتماد میکنه حتی بچه پسر رو با یک پرستار مرد ساعتها تنها بذاره و اصلا مگه چقدر پرستار بچه مرد داریم؟ حتی در فیلمها و کتابهای غربی هم یک نمونه اش رو ندیدیم. سوالی که پیش میاد اینه که پس این وسط چه چیزی تغییر کرده؟

* عجیبتر از همه اینها اینکه وقتی پای قوانین حمایت از مادر و افزایش مرخصیش میاد همین فمنیستها داد میزنن و مخالفت که واویلا با این قوانین کارفرماها کمتر زنان رو جذب میکنند! آیا خود زنان در حیطه شخصی شون همین رفتار رو برای پرستار بچهروا میدونن؟ یا اینکه اونها به دلیل احتیاج مالی از حقوقشون محروم میشن؟!