راه تو را نمی خواند!
کرونا تا کنون مرزهای بیش از ۱۰۰ کشور را در نوردیده است ولی هنوز برخی از مسئولان ما و مردم آن را جدی نگرفته اند! دولت شهامت اعلام انسداد قطعی مبادی استان های شمالی را ندارد و با زیر نویس و التماس درخواست از مردم از می خواهد که به مسافرت نروند چرا که در […]
کرونا تا کنون مرزهای بیش از ۱۰۰ کشور را در نوردیده است ولی هنوز برخی از مسئولان ما و مردم آن را جدی نگرفته اند! دولت شهامت اعلام انسداد قطعی مبادی استان های شمالی را ندارد و با زیر نویس و التماس درخواست از مردم از می خواهد که به مسافرت نروند چرا که در برخی استان استانداران محدودیت هایی برای ورود به استان شان اعمال کرده اند! مردم هم همچنان بدون توجه به عواقب ناگوار این مسافرت های بی لذت بار سفر بسته و معتقدند راه آنها را می خواند!
شاید بعد از این ماجرا نیاز باشد یک یا چند گروه از کارشناسان و دانشمندان ، رفتار های دسته جمعی عده ای از مردم را در این روزهای کرونایی کارشناسی و تجزیه و تحلیل کنند که چرا با وجود جدی بودن این ماجرا و فوت روزانه چندین نفر از شهروندان ، جماعت کثیری از مردم به توصیه های ایمنی و پیشگیرانه کوچکترین وقعی ننهادند و خودخواهانه با شوق و ذوق تصاویر و فیلم هایشان را از مسافرت و خلاصی از دست ماموران مبادی استان های استان های درگیر در فضای مجازی پخش کردند؟!
بی هیچ تردید رد پای این سنگ بنای غلط را باید در آموزش مبانی اولیه اجتماعی و اخلاقی در جامعه کاوید. اگر نگاهی به اطراف مان در ادارات، مغازه ها، پارک ها و بیلبورد های بزرگراه ها بیاندازیم در می یابیم که در آموزش بسیاری از آموزه های اخلاقی و تربیتی اولیه در مانده ایم و امروز باید آنها در قالب بیلبورد یا تابلوهای بزرگ به شهروندان گوشزد کنیم! تابلوهایی نظیر «لطفاً سکوت را رعایت فرمائید»؛ «لطفا به صندلی راننده دست نزنید»، «لطفا در پارک آتش روشن نکنید»؛ «لطفاً اینجا سیگار نکشید»؛ «لطفاً در برابر اشتباه خود، عذر خواهی کنید»؛ «لطفاً در این مکان از موبایل استفاده نکنید»؛ « لطفاً از آوردن حیوان خانگی به داخل رستوران خوداری نمائید» ؛ «لطفاً کف اتوبوس آشغال نریزید» ، «لطفاً گل نچینید» ، «لطفاً نوبت را رعایت کنید»؛ «لطفاً بین خطوط برانید»؛ و … فی واقع در آموزش مفاهیمی را که باید در مهد های کودک و در بد بینانه ترین در کلاس های اول و دوم ابتدایی به دانش آموزان یا همان شهروندان بالقوه می آموختیم، موفق نبودیم و امروز باید با شیوه هایی پر خرج و کم اثر ، این آموزه ها دوباره و چند باره یاد آوری و تکرار کنیم!
هر چند سیاست های رقابتی دولتها برای بالابردن آمار گردشگران به هر قیمتی در افزایش شتاب روند مسافرت به شهرهای شمالی بی تاثیر نیست ولی سفر در شرایط بحرانی حال و آسیب رساندن به خود و دیگران، با وجود ظرفیت های کم پزشکی، تابآوری شکننده ساختارهای اقتصادی ـ اجتماعی این مناطق، تحملپذیری اندک محیطزیست بیدفاع کشور در برابر گسیل جمعیت انبوه گردشگران بیبرنامه و آموزش ندیده با هیچ منطقی سازگار نیست.
مسافرانی که اکثر آنها در چادر های عاریتی و یا در خوشبینانه ترین حالت در سوئیت های غیر استاندارد و بعضاً آلوده شب را به صبح می برند و استعمال قلیان و جوجه کباب کردن در حاشیه جوی آب ، پارک ها و خیابان ها و .. منتهای لذت آنهاست باید بدانند در این شرایط تنها آتش گسترش این بیماری را باد می زنند و اگر در برخی شهرها مردم به صورت خود جوش با آنها درگیر شده اند و خواستار خروج از شهرشان شده اند، پر بیراه نمی گویند و باید به آنها حق داد! به هر روی جا دارد مسئولان ( البته در صورتی که نتیجه تست کرونایشان منفی بوده است)، پس از این روزهای کرونایی، به مقوله آموزش نگاهی عمیق ، جدی و غیر کلیشه ای داشته باشند تا در شرایط بحران برای بستن ورودی مبادی یک استان گرفتار مجبور به استفاده از اسلحه و توپ و تانک و نفربر نشویم!
به قلم وحید حاج سعیدی