بایکوت یکطرفه!
هراز، کندوان، سوادکوه سه محور اصلی برای ورود به استان مازندران است که از این میان تقریبا ۸۰ درصد گردشگران هراز را در دسترس ترین گزینه انتخاب می کنند. جاده ای که در سال ۹۸ زیباترین جاده ایران براساس انتخاب مردمی عنوان شده و جز تاریخی ترین جاده های جهان محسوب می شود. پرتردد ترین […]
هراز، کندوان، سوادکوه سه محور اصلی برای ورود به استان مازندران است که از این میان تقریبا ۸۰ درصد گردشگران هراز را در دسترس ترین گزینه انتخاب می کنند.
جاده ای که در سال ۹۸ زیباترین جاده ایران براساس انتخاب مردمی عنوان شده و جز تاریخی ترین جاده های جهان محسوب می شود.
پرتردد ترین جاده کشور هر بار با یک تعطیلات ۲ روزه بحران ساز شده و با واکنش منفی اهالی منطقه و گردشگران مواجه می شود و تا جایی ادامه دارد که به بایکوت کردن بومی ها از این جاده منجر می شود.
بومی ها از بستن جاده می نالند و گردشگران پایتخت نشین از درک نکردن چرایی یکرفه شدن جاده توسط ساکنین شهرستان گله می کنند و این جنگ نابرابر همواره بازنده ثابتی داشته است.
سریال تکراری بسته شدن یکطرفه جاده هراز، به جای آنکه چون پتکی بر سر نه البته مدیران ارشد کشوری، بلکه استان و شهرستان باشد، تا آن را مدیریت کنند، به تمهیدات ترافیکی معمول اکتفا می کنند و صورت مسله را با بستن یکطرفه شدن جاده هراز حل شده می دانند.
اهمیت تردد مازندرانی ها برای رفتن به ییلاق و ارتفاعات البرز بر هیچ مسئول استانی پوشیده نیست ، اما متاسفانه به جای آنکه به فکر راههای چاره باشند، تنها به بستن همیشگی یکطرفه این جاده حکم می دهند که مهری برای جهنم شدن تعطیلات، خصوصا برای آملی ها دارد.
وعده های نماینده آمل در این چند دوره آنقدر شیرین بود که برخی ها با صراحت زمان اتمام چهاربانده کردن هراز را تا ۹۷ حتمی می دانستند، وعده ای که از نیمه دوم دهه هشتاد کلید خورد و می توانست قفل هراز را باز کند.
اما این کوتاهی بزرگتر از این حرفهاست که تنها به یک نماینده ختم شود، مسولان دیگر شهرستان و استان نیز با وجود اینکه این مشکل برای افراد زیادی سایه افکنده است، اما هنوز آن را به دید یک بحران نگاه نکرده اند، که در حل آن قدمی بردارند.
مسافران نه تنها آثار اقتصادی مثبتی برای ساکنان نداشته اند، بلکه آثار اجتماعی سوئی خواهند داشت، سوغاتی که بر کوه عمارت می افزاید، طبیعت را تخریب می کند و حکایتی بر تبعیض های جغرافیا دارد.
هر یک از شهروندان آملی بارها با هر تعطیلات سال از خود می پرسد سهم من از جاده هراز چیست؟ اما میشود سوالی در سطح وسیع تر انجام داد که سهم مازندران از گردشگران چیست، که یکطرفه شدن جاده تنها یکی از چالش های آن است.
نداشتن زیرساخت های این استان تنها به جاده هراز منتهی نمی شود، باید اعتراف کنیم که از حجم زیاد مسافران باید استفاده کنیم اما متاسفانه با برچسب گردشگری بی قاعده به تمام عملکردهای ضعیف مان سرپوش می گذاریم و نگاهمان به مسافران شبیه آدم فضایی هاست که می آیند تخریب می کنند و می روند، اما بهتر نیست جای اینکه آخرین نسلی باشیم که از جنگل های هیرکانی استفاده میکنیم، از طبیعت هراز لذت می بریم و از ورود پایتخت نشینان به خشم آییم، از امکاناتمان استفاده نماییم و کارآمدی مان را جایگزین اعتراضات همیشگی بی جوابمان کنیم.
به قلم میثم یوسفی