به سینما به شکل صنعت نگاه نمی شود/ سینمای ضعیفی داریم/ به جای فیلمنامه به بازیگر اهمیت داده می شود/ ساخت فیلم های فمنیستی طبیعی است/ فیلم های دولتی کیفیت ندارند
السا فیروزآذر بازیگر سینما در مورد فعالیت های اخیرش در گفتگویی گفت: در حال تمرین تئاتری به نام هزار و یک تو به کارگردانی خودم هستم که در ماه آینده به روی صحنه خواهد رفت، نویسنده و کارگردان این نمایش خودم هستم و اولین تجربه من در کارگردانی تئاتر است و قرار است در سالن […]
السا فیروزآذر بازیگر سینما در مورد فعالیت های اخیرش در گفتگویی گفت: در حال تمرین تئاتری به نام هزار و یک تو به کارگردانی خودم هستم که در ماه آینده به روی صحنه خواهد رفت، نویسنده و کارگردان این نمایش خودم هستم و اولین تجربه من در کارگردانی تئاتر است و قرار است در سالن اصلی عمارت نوفل لوشاتو به روی صحنه برویم.
وی افزود: یک فیمنامه هم نوشته ام که قرار است آقای خواجه وند کارگردانی آن را انجام دهد، یکی از فیلمنامه هایم به نام از تهران متنفرم را که چند سال پیش نوشته بودم، پروانه ساخت گرفته و الان هم منتظریم که مجوز بگیرد، کارگردانی آن را یک خانم انجام خواهد داد.
بازیگر فیلم ملی و راه های نرفته اش در خصوص وجه تمایز سینمای ایران از جهان گفت: به سینمای ما به شکل صنعت نگاه نمی شود، یک صنعت که بشود روی آن حساب کرد، پول در آورد و اشتغال زایی کرد، صنعت قدرتمندی که در برخی کشورها حرف اول را می زند؛ ما چنین سینمایی نداریم، ما حتی فیلم های خوبمان هم از کارگردان های مستقل است، یعنی فیلم هایی که دولتی ساخته می شوند یا پشتوانه ای دارند، کیفیت ندارند، فیلم هایی که هزینه بالایی برایشان شده است، کیفیت ندارند و پولشان برگشت ندارد، برای همین سینمای ضعیفی داریم و این ضعف به نظر من از فیلمنامه شروع می شود؛ مثلا دستمزدی که به فیلمنامه نویس می دهند زیاد نیست و اصلا به فیلمنامه خیلی اهمیت داده نمی شود، بیشتر به بازیگران اهمیت داده می شود و بر روی فروش از طریق حضور بازیگران برند و چهره، حساب باز می کنند.
السا فیروزآذر گفت: فیلمنامه و فیلمنامه نویسان خوبی داریم اما اشکال اینجا است که کارگردان ها یا فیلمسازان ما بدون داشتن تخصص در نویسندگی، تنها سعی می کنند از چیزهایی که خودشان می نویسند استفاده کنند؛ از زمانی که به دانشگاه رفتم و ادبیات نمایشی خواندم متوجه شدم که ۹۹ درصد از فیلمنامه نویسان چیزی به نام مصاحبه در کارشان وجود ندارد، فکر می کنند که کاراکترهایشان را می شناسند و همین برای خلق آن کافی است در صورتی که مصاحبه بخشی از ساختار فیلمنامه است،این که صداها را ضبط کنید و پیاده کنید با اینکه فکر کنید می توانید تنها به ذهن و حافظه خود اکتفا کنید خیلی فرق دارد، اگر تنها به حافظه خود رجوع کنید به چیزهایی می رسید که می بینید با واقعیت خیلی تفاوت دارد، ذهن ما کلیشه را می شناسد، برای همین است که وقتی زنگ درب خانه را می زنند سریع می گویند”یعنی کی میتونه باشه؟” و سوژه خنده شده است، در صورتی که ما هزار جمله مختلف در چنین مواقعی استفاده می کنیم، یا روابطی بین مادر و فرزند یا پدر و فرزند می بینیم که اصلا وجود خارجی ندارند یا حداقل من ندیده ام.
وی خاطرنشان کرد: در ۲۳ سالگی وقتی که فیلم تسویه حساب به مدت ۵ سال توقیف بود، فیلمنامه هایی که به من پیشنهاد می شد خیلی بد بودند، معمولا چون قهرمان فیلمنامه ها مردها هستند و این اتفاق برای زن ها کمتر است، که این ها هم به گروه خودشان داده می شد یا به بازیگران دیگری داده می شد، فیلمنامه ها را می خواندم که مثلا زن نقش اصلی بود اما انگار بود و نبودش فرقی نداشت، انگار در فیلمنامه باید کنار مرد یک زن هم باید باشد، پردازشی در کاراکتر زن نمی دیدم، من آدم ایده آلیستی هستم و حس می کردم چه تلاشی باید برای این مدل نقش ها بکنم.
بازیگر فیلم تسویه حساب در ادامه گفت: در مورد این مساله با خانم میلانی صحبت کردم به من گفت “چرا خودت نمی نویسی، آن نقشی که خودت دوست داری را بنویس”، آن موقع از خانم میلانی کتاب هایی قرض گرفتم و از اینترنت در مورد نوشتن خیلی تحقیق کردم، بعد از آن آقای رضا رشیدپور کلاس هایی را به صورت رایگان به من پیشنهاد داد که درس بدهم، آن قدر به این کلاس ها رفتم و خودم هم یاد گرفتم که دیگر تصمیم گرفتم کنکور بدهم و به صورت آکادمیک در دانشگاه سوره ادامه دادم و کارشناسی ارشدم را در رشتهادبیات نمایشی تحصیل کردم؛ تمام این سال ها روی داستان شهرزاد و هزار و یک شب کار می کردم، همچنین علاقه شخصی به روانشناسی و فروید داشتم و خودم را کند و کاو می کردم؛ نمایشنامه هزار و یک تو را در ۴ سال نوشتم که شهرزاد و فروید کاراکترهای اصلی آن هستند؛ نمایش هزار و یک تو در مورد روابط بیمار گونه ای است که در جامعه وجود دارد، شک و خودخواهی همه جا وجود دارد و کسی به کسی اعتماد ندارد، آدم ها تنها شده اند و کلیت این داستان برای من امیدی است که دو کاراکتر اصلی شاید بتوانند به مخاطب بدهند.
وی در مورد اینکه چرا آثار هنرمندان زن بعضا فمنیستی است اذعان عنوان کرد: نظریه ای به نام آونگ وجود دارد، این تضادها هستند که به هم تبدیل می شوند، وقتی شما یک عالمه فیلم می بینید که همه آن ها مردسالاری است، وقتی بود و نبود زن در فیلم معنا ندارد، ناخودآگاه این آونگ حرکت می کند و در قطب مخالفش شدت می گیرد، اگر زن باشید می فهمید که چقدر دردناک است وقتی به شما می گویند که نصف یک مرد هستید؛ در این زمانه دیگر نیروی فیزیکی کاربرد زیادی ندارد که بگوییم فرق زیادی بین زن و مرد است، در خیلی مواقع هوش، پشتکار و توان زن ها بیشتر از مردها است، این که فیلمسازهای زنفمنیستی بنویسند و بسازند طبیعی است و غرض ورزی نیست، این بخاطر این است که جامعه به زن ها توجه نمی کند، حتی نمایشنامه “هزار و یک تو” شاید مقداری فمنیستی باشد یا بهتر است بگویم درد های زن ها را نشان می دهد.
فیروزآذر در مورد مواردی که به سینما آسیب زده اند اظهار داشت: به نظرم کارشناسی درستی در مسائل هنری نمی شود، فیلم های بسیار سخیفی را می بینیم که پروانه ساخت می گیرند، وقتی این فیلم ها را که می بینید با خود می گویید مگر می شود برای چنین فیلمی هزینه کرد؟ یعنی چه کسی این فیلمنامه را خوانده و به آن مجوز داده است؟ این فیلم ها فقط می خندانند و انتقاد یا پیامی ندارند، این نشان می دهد که آن کارشناس برایش تاثیر فرهنگی اهمیتی ندارد.
این بازیگر سینمای کشورمان در مورد علل پر کاری و کم کاری هنرمندان گفت: روابط و قدرت می تواند تاثیر گذار باشد که یک نفر مدام کار کند، چیزی که در این سال ها یاد رفتم این است که بدون ساپورت تولیدی نمی توان نقش های اصلی و پررنگ در گرفت، همین باعث شد که فیلمنامه بنویسم، فیلم کوتاه بسازم و الان کارگردانی تئاتر بکنم و بعد سینمایی بسازم؛ به عنوان مثال آقای هومن سیدی را ببینید، بازیگر خوبی است اما از زمانی که کارگردان شده است نقش های بهتر و پررنگ تری به او پیشنهاد می شود، در واقع با کارگردانی دیده شده است، برای اینکه همه فکر می کنند آدمی قوی است پس به او نقش بدهیم.
وی درباره اقدام غیر حرفه ای یک رسانه بیان داشت: در مصاحبه ای با یکی از رسانه ها بیش از ۲ ساعت که در مورد تخصصم و مسائل حرفه ای صحبت کردیم، به اندازه ۵ دقیقه هم راجع به مسائل حاشیه ای صحبت کردیم و فکر کردم برای رافع خستگی بد نیست که این قسمت را هم جواب بدهم ولی متاسفانه فقط همان بخش را منتشر کردند، این کار خیلی غیرحرفه ای است که تنها یک بخش مصاحبه که مسائل خصوصی من بوده و با بگو و بخند می گذرد را منتشر کردند؛ وظیفه رسانه شناساندن هنرمند به مردم است نه تحریف شخصیت او برای جذب مخاطب بیشتر و ترویج مسائل حاشیه ای.
السا فیروزآذر در پایان در خصوص عملکرد نمایندگان مجلس اظهار داشت: یک متخصص در هر زمینه ای یک رفتار و منشی علاوه بر آن تحصیلات باید داشته باشد، من وقتی که مجلس را می بینم وحشت می کنم، صادقانه بگویم وقتی که رفتارهای نمایندگان را می بینم وحشت می کنم، همیشه یک سری داد و فریاد و بی ادبی از این نمایندگان می بینم که اصلا به مجلس نمی خورد، مجلس با چنین اعضایی چکار می تواند بکند؟ من از نمایندگان هیچ انتظاری جز این که عوض شوند و آدم های درست و حسابی بیایند ندارم.