اجتماعی » پیشنهاد سردبیر » فرهنگ و هنر
کد خبر : 114222
شنبه - ۲۶ آبان ۱۳۹۷ - ۱۴:۱۷

ناز و ادا هفت‌دست، سینماهیچی!

«لس‌آنجلس-تهران» به کارگردانی خانم تیناپاکروان و «خانم یایا» به کارگردانی آقای عبدالرضا کاهانی در سالن‌های سینمای ایران در حال اکران هستند. پاکروان و کاهانی هر دو از کارگردانانی هستند که به نوعی می‌توان آن‌ها را در دسته فیلمسازان جریان روشنفکر-لااقل علاقه‌مند به این جریان- قرار داد. پاکروان سال‌ها در تلویزیون فعالیت کرد و سپس تحصیلات […]

ناز و ادا هفت‌دست، سینماهیچی!

«لس‌آنجلس-تهران» به کارگردانی خانم تیناپاکروان و «خانم یایا» به کارگردانی آقای عبدالرضا کاهانی در سالن‌های سینمای ایران در حال اکران هستند. پاکروان و کاهانی هر دو از کارگردانانی هستند که به نوعی می‌توان آن‌ها را در دسته فیلمسازان جریان روشنفکر-لااقل علاقه‌مند به این جریان- قرار داد. پاکروان سال‌ها در تلویزیون فعالیت کرد و سپس تحصیلات خودش در رشته سینما را در ایالات متحده پی‌گرفت.

پس از بازگشت به کشور به طور جدی وارد ساخت فیلم شد و «خانوم»، «نیمه شب اتفاق افتاد» و اخیراً «لس‌آنجلس-تهران» را ساخت.
کاهانی هم که کارنامه‌اش مشخص است و فیلم‌هایی مثل «هیچ»، «بیست»، «استراحت مطلق» و… را ساخته است. کاهانی در چند سال اخیر از جمله فیلمسازان حاشیه‌ساز بوده و پس از«ارادتمند،نازنین، بهاره و تینا» که به دلیل مشکلات عدیده‌اش رنگ پرده را ندید، دائم نسبت به سیاست‌های سینما و مدیران انتقادات جدی وارد کرده است و همین چند وقت پیش گفت بدون توجه به مجوز هرچه بخواهد در خارج از ایران خواهد ساخت.
اسپانسر،ستاره‌وفیلمی‌بد!
تینا پاکروان پس از دو فیلم اولش به جایگاهی میانه در سینما دست یافت؛ یعنی نه به عنوان فیلمسازی شناخته شد که قرار است روزی ستاره شود و نه کارگردانی که اصول اولیه فیلمسازی را بلد نیست. پاکروان برای ساخت فیلم سومش، با توجه به حضور ستارگان(از جمله مذاکراتی که ظاهراً با ژرارد دپاردیو داشته) و هم‌چنین فیلمبرداری چند سکانس در خارج از ایران نیاز به سرمایه قابل توجهی داشت.
به همین خاطر سراغ یک فروشگاه زنجیره‌ای رفت. اینکه چگونه فروشگاه مذکور برای سرمایه‌گذاری در این فیلم قانع شده بحثی دارد که دراین گزارش مجالش نیست اما به هرحال سرمایه تولید فیلم با کمک این مجموعه و البته سپس تزریق کمک دیگری از جانب یک بانک (به بهانه تبلیغ یک محصولش) تأمین شد. حضور پرویز پرستویی و مهناز افشار، فضای کمدی و البته سکانس‌های خارج از ایران که معمولاً مخاطب‌پسند است همگی انتظار یک فیلم استاندارد را به وجود آورده بود.
 اما محصول نهایی که به روی پرده رفت کاملاً متفاوت با توقعات بود. همین انتقادات گسترده مردم و منتقدان نسبت به فیلم جدید پاکروان باعث شد تا او و بازیگرانش این انتقادات را مشکوک و مهندسی‌شده بنامند.
 پاکروان اخیراً در مصاحبه‌ای با خبرآنلاین گفت: «…در تحریم‌های بین‌المللی در شرایطی ویژه هستیم، در شرایطی که الان قرار است بعضی از اقلام اساسی کوپنی شوند، بنزین گران شود و از همه لحاظ فشار روی‌مان است. دلار و طلا بالا رفته، وضع معیشت مردم سخت شده، امکان رفاه الان جزو شوخی‌هاست… اختلاس کلان می‌شود، اقتصاد زیر خط نرمال واقعی خط فقر هست و الان ۸۰ درصد از ما زیرخط فقر هستیم و برای همه این چیزهایی که اتفاق می‌افتد، هیچ حرفی زده نمی‌شود و توضیحی داده نمی‌شود.
اما ما به جان همدیگر می‌افتیم… این حملاتی که در فضای مجازی می‌شود دلیلش این است که ما جرأت نداریم در فضای واقعی زندگی‌مان حرف‌مان را بزنیم، پس در قالب آدم‌های مجازی که هویتی ندارند یا هویت دروغینی برای خودشان ساختند، حرف‌هایم را در صفحات دیگران می‌زنیم.»
این جملات بخش عمده مصاحبه کارگردانی است که از زمین و زمان می‌گوید اما به انتقادات گسترده به فیلمش پاسخی نمی‌دهد! و جالب‌تر این که او نظام اقتصادی و اجتماعی کشور را عملاً دچار فروپاشی معرفی کرده اما در پایان گفته ما امکان حرف زدن نداریم!
نه‌خنده‌دارنه‌دیدنی!
عبدالرضا کاهانی روزگاری از جمله فیلمسازان جدی سینمای ایران شناخته می‌شد. به طوری که حتی منتقدانش هم او را پیگیری می‌کردند. حواشی، جنجال‌ها و دادوبیدادهای چند سال اخیر این فیلمساز به شکلی بوده که گویا او تصمیم گرفته بیش از آن که با فیلم‌هایش مطرح شود، با جنجال‌هایش رسانه‌ای شود.
از انتقادات عجیب و غریبش تا انتشار عمدی عکسش با بازیگر زن خارجی با شمایل آن‌چنانی و مصاحبه اخیرش همگی اثبات این تحلیل است.
 آیا کاهانی تمام شده است؟ «خانم یایا» با مجوز ویدئویی ساخته شده و سپس از سازمان سینمایی مجوز سینمایی گرفته است.
حال این که این فیلم چه استانداردی برای ارتقای مجوز داشته، سؤالی است که باید آقای داروغه‌زاده، معاون ارزشیابی سازمان سینمایی پاسخ دهد. آیا هدف این حرکت صرفاً به دست آوردن دل کاهانی بوده یا واقعا این فیلم مؤلفه‌های لازم را داشته است؟ آقایان حمید فرخ‌نژاد و رضا عطاران هرکدام به طور مجزا آنقدری در بین مخاطبان جذاب هستند که فیلم‌هایشان- در اکثرموارد- به فروش بالایی می‌رسد و مخاطب را هم راضی می‌کند. چه شده که فیلمی با حضور این دو بازیگر پول‌ساز و آن هم فیلمی در تایلند و با وجود مؤلفه‌های وسوسه‌کننده‌ای که همه می‌دانیم آنقدر ضعیف، سطحی و مخاطب‌گریز شده است؟ اخیراً یکی از منتقدان شناخته‌شده سینما در مقام انتقاد از منتقدان لس‌آنجلس-تهران و خانم یایا گفته: « خانم یایا را ندیده‌ام ولی عجیب است فیلم کاهانی آنقدر بد باشد که صدای همه در بیاید…» او در ادامه گفته چرا کسی به «هشتگ» و «لازانیا» ایراد نمی‌گیرد. واقعاً این استدلال از منتقدی جا افتاده بعید است. مگر کم فیلمساز مشهور دردنیا داریم که در کارنامه‌اش فیلم افتضاح دارد؟ کاهانی که جای خود دارد. اصولاً مگر انتقاد از یک فیلم منوط به نقد دیگر فیلم‌هاست؟ شاید شما نقد منتقدان به لازانیا را نخوانده‌اید. اما نکته مهمی که این منتقد محترم فراموش کرده فیلمساز و بازیگران دو فیلم مذکور است. آیا کارگردان لازانیا و هشتگ ادعاهای کاهانی و پاکروان را در فیلمسازی دارند؟ آیا در دو فیلم سطحی هشتگ و لازانیا، بازیگرانی مثل فرخ‌نژاد، عطاران، پرستویی و افشار بازی کرده‌اند؟ مگر نه این که خودتان درباره لازانیا از عبارت باتلاق استفاده کرده بودید؟ شما که منتقد کاربلدی هستید لااقل محدوده نقد و نظر را ترسناک نکنید. اجازه بدهید همه نظرشان را بگویند و به آن‌ها برچسب فیک و مشکوک و مهندسی‌شده نزنیم. پاکروان و کاهانی با فعالیت‌های مجازی و رسانه‌ای که دارند خودشان این مسیر را انتخاب کرده‌اند. فیلمسازانی که به ضریب رسانه‌ای با حاشیه و مسائل فرامتنی علاقه‌مندند باید تبعاتش را هم بپذیرند.
منبع: رزونامه صبح نو